اشعار سیاوش کسرایی

اشعار سیاوش کسرایی

شعر و ادب پارسی
اشعار سیاوش کسرایی

اشعار سیاوش کسرایی

شعر و ادب پارسی

وقتی که دست می طلبد(سیاوش کسرایی)

رای دیگر
**
وقتی که دست می طلبد جان موافق است 
بر کنده دل ز همهمه ها و گفت و گوی ها 
مردی که رای دیگر دارد 
می ایستد به پا 
گلدان به روی طاقچه 
دفتر به روی میز 
چایی درون فنجان جان در میان مشت 
در سنگری چنان 
یک مرد در محاصره می ماند 
تا آخرین فشنگ 
با آخرین توان 
در زیر چشم ما 
یک مرد با هزار گلوله 
می اوفتد ز پا


سیاوش کسرایی