اشعار سیاوش کسرایی

اشعار سیاوش کسرایی

شعر و ادب پارسی
اشعار سیاوش کسرایی

اشعار سیاوش کسرایی

شعر و ادب پارسی

مهتاب ناب و خلوتی پشت بامها( سیاوش کسرایی )

شب می رود ز دست
**
مهتاب ناب و خلوتی پشت بامها
با چتر یک دو کاج 
و مسجدی چو غول کمین کرده در سکوت 
و روح شهر خسته که در سایه ریزها 
خمیازه می کشد 
از دوش های خسته دیوار روبرو 
تا شاینه های کوفته چینه خراب 
بسیار رخت و جامه چو اشباح آدمی 
کت بسته با طناب 
در رهگذر باد 
رقص اسارتی را سرگرم گشته اند 
اینک نشسته خواب به ناخفته دیده ها 
هم پاسبان غنودهه به سکو کنار در 
هم طفل شیر خوار و پرستار خسته اش 
شب می رود ز دست کجایند دزدها ؟،


سیاوش کسرایی