اشعار سیاوش کسرایی

اشعار سیاوش کسرایی

شعر و ادب پارسی
اشعار سیاوش کسرایی

اشعار سیاوش کسرایی

شعر و ادب پارسی

از صدایی گنگ خواب شیرینم پرید از سر ( سیاوش کسرایی )

ماه و دیوانه
**
از صدایی گنگ 
خواب شیرینم پرید از سر 
باز زندان بود و خاموشی 
و صدای گامهای پاسبانان بر فراز بام 
و تکاپوهای نامعلوم این هم حنجره من مرد دیوانه 
در میان روزن پر میله و مهتاب 
پیش تر رفتم 
با اشارات سر انگشتش
ماه را می خواند و با من زیر لب می گفت 
گوش کن 
من کلیدی از فلز روشن مهتاب خواهم ساخت 
و تمام قفل ها را باز خواهم کرد 
ماه پنهان گشت و او را من به جایش بازگردانم 
پیر مرد پاکدل قرقرکنان خوابید 
و مرا بگذاشت با خار خیال خویش
زودتر ای کاش 
ماه را می خواند 
دیرتر ای کاش برمی خاستم از خواب


سیاوش کسرایی